کاش یه کلاه کابویی داشتم
کاش یه کلاه کابویی داشتم

کاش یه کلاه کابویی داشتم

نامه سرگردان

برای آنچه بناست در این نامه برایت بنویسم به هیچ گونه سوگندی احتیاج ندارم...

برای اینکه هم یهودای سرگردان شاهدتیره بختی من است هم مسیح مصلوب...

هنگام نوشتن این نامه احساس میکنم  که سراسروجودم  زندان دور افتاده ایست

ازمشق امید واخورده...

و روحم جنگلی متحرک وسرگردان ازآرزوهای عاصی.....

دلم میخواست هنگام نوشتن این نامه بلافاصله پس از نام تو کلمه ای دیگراضافه کنم...

کلمه ای که سراسر زندگی ازیاد رفته من درآن خلاصه می شود...

دراین لحظه بخصوص توانستن مطرح نیست،برای نخستین بار بگذار خواستن منهای توانستن هم امکان پذیر باشد ...

کاش میدانستی  که انگیزه  نوشتن این نامه شیون شبانه قلب من است....

قلب من غروب امروز ، همین چند


لحظه پیش سکوت  خودراشکست وبادیده گریان گفت...که چندماهی است ازقلب تو آبستن است

... تعجب نکن نامه مال من نیست 


نامه یک قلب شکسته است...یک 


قلب شکسته آبستن است



فکرمیکنی فرزند  بدون تماس 



دوقلب چه میتواند باشد


ان فرزندنامرئی شب زفاف قلبها که نامش درقاموس شب زنده داران است ،عشق ناکام،

میدانی یعنی چه


امشب برای نخستین



 بار احساس کردم که متاسفانه 


گرفتارت شده ام،شاید اگرتصمیم 


نگرفته بودم که برای همیشه فراموشت کنم...

این احساس پنهانی هرگزقلبم 


راتکان نمی داد...


اما چه کارکنم که همزمان با این


تصمیم اجتناب ناپذیر قلبم درسینه محنت زده ام بیدادکرد...


مردها درچهارچوب عشق      به وسعت غیرقابل تصوری نامردند...



برای اثبات نامردی مردان همین 



بس که تنها درمقابل قلب عاشق و فریب خورده یک زن احساس

 میکنند که مردند...


تا هنگامی که قلب زن تسلیم 




نشده ،پست تر وسمج تر ازیک



سگ ولگرد،عاجزتروتوسری خورتر

 



از یک زندگی اسیر وگدا تر از همه



گدایان       پوزه برخاک ودست تمنا به پیش گدایی عشق میکنند...


اماتاخاطرشان ازتسلیم قلب یک 




زن راحت شد یکباره یادشان می 



افتد که خدا مردشان افریده وتازه


کمال مردانگی را در بی نهایت  نامردی جست وجو میکنند ...درشکنجه دادن یک قلب وبه زنجیرکشیدن یک زن اسیر....ازاین که تورا نامرد خطاب میکنم ناراحت نباش...


چه مانعی دارد برای نخستین بار 



تورا باتو اشنا کنم ...




جزتحت تاثیررویای فردای زندگی 



هرگز به خاطر هیچ چیز،هیچ


کس،باهیچ بوسه ای  درهیچ اغوشی  از فرط شوق نلرزیده بودم


درحالی که مطمئنم  که توراسالها  پیش از دیدار من در خیلی از شبها ی خوشگزرانی فواحشی که حتی سنشان از مادرت بیشتربود بوده است .....



بدین وصف  از همان نخستین


روزهای اشنایی هربوسه ای را که 

بین ما رد و بدل می شد زلزله ای درارکان وجودم به وجود می آورد...


درحالی که بوسه گرفتن از من



برای تو داستان  مبتذلی بود....



که برای تجدید خاطرات گذشته 


وایجادخاطرات گذشته 


وایجادخاطره ای تازه تکرارمی شد...


بوسه های تو همیشه  با


داستانی ازبی تابیها  وبی خوابی هایی که ظاهرا زاییده عشق من بود شروع می شد وباحماسه ای در باره اینده که بنا بودتو برای سعا دتمندکردن من پایه گذاری کنی 

خاتمه می یافت.....


خدا می داند که هرشب که من 



ازتو دوربودم با چه لذتی چه امیدی به مادر نوید می دادم که به زودی پس ازیک وصلت ابرومندفرزندی ازپستان من شیر 

خواهدخورد....


مدتی گذشت کار ازبوسه ها 


گذشت ...دستها ازشانه ها سرازیر


شدندسینه من ،سینه لرزان من 


بازیچه پنجه های توشد...


خدامیداند که باهر


تماس دستهایت باسینه های من تاچه پایه احساس لذت می کردم...


خاک برسر جوانی...



آن وقت فکر میکردم که این 


زاییده عشق است .....


دیگرفکرنمی کردم باان طریق که 



توعشق می ورزی اگربه جای من 



مادر بزرگم هم بود احساس شوق 

می کرد....

دیگر هرگز قلبم جوان نیست برای 




من روشن شده....


سوگندبه هرچه قلب گرم است 



وهرچه سینه سردوبه همه اقیانوس های ثابت ونسیم های صامت به سر شک قلوب منتظر وبه بوسه های ولگردوبااحترام یک زن به مردتمناشکن عجزناپذیروبه نفرت یک زن نسبت به عجزیک مردبه هرچه زیبایی درطبیعت است به نامردی همه قلبهای شکیباوجلال ومردانگی هرچه قلب ناشکیبا ست وبه هرچه ایمان داری سوگنددرکمال احتیاج به عشقی که به من نداری که اگر قدرت داشتم قلب ساده بدبختم که این چنین احمقانه تورا 

میخواهدزنده به گور میکردم ...


اشکهای سرگردان بیچاره ام کرده 

اند دیگرقدرت نوشتن ندارم ....نامه ام را انعکاس واپسین 


طپش قلب یک عشق ناکام است تمام میکنم....



برای تو هرگز روزبد نمی 

خواهم....زیرازمانی دوستت 


داشتم ...تنها ارزوی من این است 


که تا پایان عمرت عمرهوسبازت 


هرگزطعم لذت عشق رانچشی....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد